loading...
آهنگ,دانلود,رمان,اندروید,موبایل
ali بازدید : 262 چهارشنبه 07 مرداد 1394 نظرات (0)
آی تی
27 مه 2015 ... در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا ... تعویض پوشک بچه وقتی خودشو خراب کرده زده به لباساش.
مطالب و تصاویر جالب
عکس هایی از هنرنمایی بی نظیر روی اتومبیل کثیف همه مردم دنیا را متعجب کرد. عکس هایی از ..... تعویض پوشک بچه وقتی خودشو خراب کرده زده به لباساش. – زن مهران ...
من و اینهمه خوشبختی ...!!! - من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.
13 آوريل 2012 ... بابا یک ذره اهم اهم سرفه کرد مثلا و نچ نچ کنان رفت تو آشپزخونه. ... روی یک پلاستیک نارنجی پوشک بچه عوض میکنم و ریخت بچه هم تنه زده به ... حالا نیستن که نگاه کنن من تا سر کوچه هم میخوام برم خرید به این بچه ... بلندتر از خودشون میخندیدم. ... قاره دنیا که وقتی داره یک مدته بچه اش رو از پوشک میگیره و بچه با یک لا ...
وقتی... چاپ - من و تو ترانه ی خاک و بارون
کارشو ول کرده ساعت 6 صبح از قم راه افتاده از جاده قدیم رفته به طرف اصفهان که ماهیارو ... سر این یکی خواب که فقط عین جن زده ها از خواب پریدم و با سرعت خیلی بالایی از حالت ... بعد شروع کردم به ضربه زدن به شکمم که بچه بیدار شه و یه تکون هر چند کوچیک ..... اما خوبیش این بود من متوجه شدم توالتای قطار میز تعویض پوشک بچه دارن ! :).
چیزهایی که ایرانی ها در گوگل سرچ کردند! طنز - آکا
16 مه 2015 ...تعویض پوشک بچه وقتی خودشو خراب کرده زده به لباساش .... پیر که کال آف دیوتی بازی می کرد و در حال کشتن به سیستم رگباری بود، اندکی پاوز ...
رمان آیین من فصل چهار - رمان......رمان......رمان
آیین از حموم اومد بی توجه سمت اتاق رفت که لباسش رو عوض کرد منم بعد از 10 دقیقه ... با حرص رژم رو پا کردم و لباس خواب پوشیدم و پریدم رو تخت و تا تونستم خودمو ... وقتی برگشتم خواستم برم آشپزخانه تا چیزی بخورم یک لحظه نگاه خیرش رو روی .... گوشیو برداشتمو زنگ زدم به سوپری سر کوچه و گفتم واسم پوشک و شامپو بچه بیاره.
خاطره تولد کودک خود را اینجا ارسال کنید. - بزرگترین مرجع تخصصی آشپزی
جوابش مثل پتک خورد تو سرم ((به بچه ات چیکار داری؟ ... توی اتاق 4 نفر بودیم که سه نفر دیگه دیرتر از من زایمان کرده بودن ولی بچه هاشون ... با چشم اشکي و اعصاب خراب از مطبش اومديم بيرون. ... منشيش خيلي خوشحال شد وقتي گفتم ميخوام خانم نوابي بيان واسه زايمان. .... همه زل زده بودن به اون قسمت و منتظر خروج بچه بودن.
هفته دوم بهمن ۱۳۸۹ - بچه بالا
۱۶- به دختری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترشبد بوده و دماغش کوفته شده ... ۱۸ - زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردنیه دختر با صدای بلند بزنید زیر خنده ... من را بالا و پایین می‌انداخت و هی می‌گفت گوگوری مگوری ، یهو لباسش خیس شد ! .... بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره( که مدل موهاش خراب نشه) یه ...
رمان شروع یک داستان تازه - رمـــــان هـایـــ عـاشـقــــانـــــه
16 سپتامبر 2013 ... همین بود که وقتی فهمیدم دوقلوست اینقدر خوشحال شدم که از این چیزا یادم ... وای وسایل بچه رو بگو یعنی باید به مامان بگم یه سیسمونی دیگه هم بده؟ .... اونم صورتم رو بوسید و گفت: احساسات مادرانت زده بالا. .... لباسام رو عوض کردم و از اتاق اومدم بیرون. .... گوشی رو قطع کردم و گفتم: این مامان هم حسابی خودشو درگیر کرده.
مامان شین - این روزها
قبلا ها که بچه بودیم زمان انگار دیر میگذشت. ... خیلی عذر میخوام وقتی آراد دچار یبوست میشه ما به هر ترفندی متوسل میشیم تا بشینه ... مثلا اینکه مامان جون بشین یه کم زور بزن تا باباشم بیاد، مامانش گیر کرده و . .... سوال میکرد که هر دو مـ ی م ی خراب شده؟ .... به نظر همین دیروز بود که اولین پوشک کودکتان را تعویض کردید و اکنون در فکر .....
بهمن ۸۸ - من و راشا تمشکی
16 فوریه 2010 ... یعنی آخرش و چیزی که از همه بیشتر من رو ناراحت و زده کرد این بود که پرسیدم راشا حتا شیر رو هم ... وقتی حرفام تموم شد و رسید به این سؤالم یهو با صدای بلند گفت من تا حالا ندیدم کسی نگران شیر خوردن بچه ی بک ساله باشه! .... موقعی که دارم پوشکش می کنم: لباسا رو یکی یکی از بالای تخت تعویض می ندازن پایین.
شهریور ۸۸ - خاطرات بزرگ شدن من
19 سپتامبر 2009 ... نپرسیدم کی زده چون اولین بار بود و بعید می دونستم عمدی بوده باشه. ... مارینا خوشحال بود که پویان مشکلشو پیش اون مطرح کرده گرچه به خاطر تفاوت زبانی درکش نکرده. ... جالبه حتی وقتی لباس خودش رو هم دارم عوض می کنم اصرار می کنه که اول ... متاسفانه خیلی زیادن آدمایی که در مورد بچه و در حضور خودش به خودشون اجازه ...
هيژا قبل از ۳ سالگی
30 ژانويه 2008 ... از ۳ سال به بعد هم به اسم خودم يه وبلاگ زده و توش می‌نويسه در موردم. ... تو مهد مربيش می گفت چيکار کرده اين تعطيلات، خيلی رقاص شده! ... مدتيه که با پسرک برای کنار گذاشتن پوشک و استفاده از لگن جريان داريم. .... خودمو گول می‌زنم؟ ... تا ۲، ۳ سال ديگه که بچه ‌مام بزرگ می‌شه و از ما می‌گذره، خراب نکنن، بعداً کردنم کردن!
راز باران
کنکور و کتابخونه هم عالم خودشو داره. ... یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباسش تاخیر کرد ... اما قبل از اینکه به برج ها برسد روی پایش تاول زده بود و به همین خاطر کنار یک دراگ استور ایستاد تا یک چسب زخم بخرد .... وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است! .... بگیر دست مرا تا غزل خراب کنیم.
خرداد 1391 - خندیدن حق مسلم ماست
دختر خالم به بچش واسه اینکه شیرینی زیاد نخوره دندوناش خراب نشه گفته ... بچه هم وقتی همه خواب بودن رفته همه شیرینی ها رو نصفه گاز زده که تعدادش کم نشه! .... من نمیدونم این مامانا که وسایل خودشون رو یه جایی میزارن,بعد خودشونم یادشون میره کجاس … .... بچه اش را به دنیا آورده بود به شوهرش میگه خوبه پوشک عوض کردن بچه رو امتحان کنی !
شاهدونه كوچولوي ما - Blogfa
16 دسامبر 2008 ...وقتی دیشب تو کلینیک کودکان خانوم مسوول پذیرش ازم پرسید: "خانوم دکتر واسه ... همون موقع از بابای خوبم خواهش کردم خودشو به تهران برسونه چون خودم شخصا ... یکی طی کرد و مبدل شد به مامان شایلی 65 کیلویی کار از دست داده خانه دار بچه دار البته شکم قلمبه! .... مخصوصا موقع تعویض پوشک با بازی باهاشون آروم میشه.
مرداد ۱۳۹۰ - دلنوشته های من - Blogfa
من زنهایی دوم رو اصولا انسان به حساب نمیارم که بخوام لقب هووو بدم بهشون. .... حالا دوست دختر دیروز همسر اول شده و زندگی یک زن و دختر بچه رو بهم ریخته بود. ... از اونجاییکه سفید نداشتیم زرد برداشتم (وقتی روح ها همه کار میتونن انجام بدن. .... رفته یک ماشین مشابه ماشین خودش پیدا کرده و پلاک ماشین ته دره ای خودشو .... نیاز بهپوشک داره.
اسفند ۱۳۹۲ - روزهای به هم ریخته
منتظرم امتحانهای بچه ها تموم شه و همه ایشالا قبول شن و بعدش دیگه خسیسیشون نیاد ... دختری از وقتی پسری دنیا اومده خیلی بیشتر فارسی حرف میزنه و امید این میره که به ... منطقه نامه اومد که این مدرسه برای دختر شما جا نداره و خودشون یه مدرسه رو معرفی کرده ..... رفتیم توی بخش کودکان و لباسای پسری رو در آوردیم و پرستار اومد پوشکش رو ...
رمان های عاشقانه و داستان های کوتاه - رمان دیکته زندگی > فصل چهارم
ﻫﺴﺘﻢ ﺧﻮدﺷﻮن، ﺧﻮدﺷﻮن رو دو دﺳﺘﯽ ﺗﻘﺪﯾﻤﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ. ... ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ. وﻗﺘﯽ ﻋﮑﺲ اﻟﻌﻤﻞ ﻣﻦ و دﯾﺪ ﻣﺜﻞ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻫﺎي ﺗﺨﺲ ﮐﻪ ﮐﺎر ﺑﺪي ﮐﺮده ﺑﺎﺷﻦ ﭘﺸﺖ ﮐﻠﻪ اش و ﻣﯽ ﺧﺎروﻧﺪ. ... ﺗﻮي ﻣﻮﻫﺎش ﻓﺮو ﮐﺮده ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺳﺮش ﭼﻨﮓ زده ﺑﻮد و آرﻧﺠﺶ روي زاﻧﻮﻫﺎش ﻗﺮار داﺷﺖ. .... ﻧﻪ ﺧﺮاب ﺷﺪه. در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ اﺧﻢ ﮐﺮده ﺑﻮد ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﺎت ﻫﻢ زد. ﯾﻌﻨﯽ ﻗﺎﺑﻠﯿﺘﺎش ﺗﻮ ﺣﻠﻘﻢ! آﻗﺎ ﯾﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰن ﯾﺎ...
پسرم! يادت باشه... - Blogfa
27 آوريل 2014 ... بعد از پروسه از شيرگرفتن و از پوشك گرفتن، حالا نوبت به جدا كردن اتاقشو ... وقتي ميبينه كه بابايي جديه با نگاه ملتمسانه و معصومش به مامان دلرحمش ... مهراد اون شب خيلي گريه كرد و بابا مهدي هم خيلي باهاش حرف زد تا اينكه از فرط .... حالا زیر بار نمیره که اینا عرق نیست و گریه و راضی به عوض کردن لباساش هم نیست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1663
  • کل نظرات : 81
  • افراد آنلاین : 248
  • تعداد اعضا : 86
  • آی پی امروز : 434
  • آی پی دیروز : 232
  • بازدید امروز : 1,329
  • باردید دیروز : 378
  • گوگل امروز : 17
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 1,707
  • بازدید ماه : 1,707
  • بازدید سال : 181,887
  • بازدید کلی : 3,054,726